.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

دلتنگ ِ تو شدن خوب است

هوالغریب...



دلتنگ ِ تو شدن چه شیرین می شود گاهی


دلتنگ ِ تو شدن چقدر می ارزد گاهی


دلتنگ ِ تو شدن چقدر می چسبد گاهی


دلتنگ ِ تو شدن چقدر عمق می دهد گاهی


حتی اگر ذره ای از حال ِ مرا ندانی


حتی اگر آخر شب باشد و جاده ای خلوت و سرعت ِ زیاد ِ ماشین و هوای خنک و پر ستاره و خلوتی دو نفره با خدا


حتی اگر تمام ِ خواب های شبانه ام را پر کرده باشی و هیچ کدام ِ این ها را ندانی بهار ِ من


حتی اگر میان ِ تمام این روزها گم شده باشم


حتی اگر تمام حرف های ِ این روزهایم سهم عکس هایی شوند که تمام دنیای ِ کوچکم را گرفته اند


حتی اگر...



راستی می دانستی حتی تمام ِ این روزها و این دلتنگی ها به تمام ِ روزهایی که نبودی و نداشتمت هزار، هزار برابر بیشتر می ارزد بهار ِ من؟!





+ چجوری بتونم تحمل ندارم

تو یادم بده...

بهاری ِ وجودت شده ام...

هوالغریب...


هوای پر از اکسیژن

خورشیدی که دیگر نورش مثل زمستان بی فروغ نیست

خورشیدی که در بهار دقیقا از شرق طلوع و از غرب غروب می کند


باد خنکی که وقتی از پنجره بر وجودم می خورد می لرزم...از آن لرزش های خوب...

می لرزم و با هر لرزش یاد بهارم می افتم...


بهار آرام آرام از راه رسیده و درختان بید مجنون که عاشق ِ آن ها هستم به شکوفه نشسته اند...



خدای خوبم

یگانه محبوب ِ ازلی ام


بهار در شکوه مندانه ترین جلوه اش از راه رسید...بهار را مهمان ِ همیشگی ِ دل هامان کن...


بهار با صلابت همیشگی اش از راه رسید... هم زمان با بهار ِ من...  بهارم را به تو سپرده ام محوب ِ ازلی ام...



بهار ِ زیبای ِ من

کاش می دانستی که بهاری ِ وجود تو شدن چقدر از من عمق گرفت و چقدر به من عمق داد...





+  یادش بخیر بچگیا چه خوب بود

حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجره ها رو دوست داشت….



* آهنگ این پست جز بهترین هاست در وصف بهاری که امسال با وجود ِ تمام استرس هایش بیشتر از تمام عمرم دوستش داشتم...

برای آقای ستاره پوش-37

هوالغریب...



سلام بر یگانه امام ِ زمانم


سلام مهدی جانم...



سلامی به رنگ ِ اولین...به رنگ اولین روز ِ سال... به رنگ اولین روز ِ سالی که سند خورده به نام شما... چه قشنگ!!!


سلامی به رنگ و بوی ِ نرگس های ِ تازه ای که امسال اولین سالی است که در سفره ی هفت سین عیدمان نرگس داریم...آن هم نرگس های خوش بو و تازه!!! از همان نرگس هایی که این روزها عجیب کمیاب شده اند و اگر خوش شانس باشی می توانی آن ها را در بعضی گل فروشی ها پیدا کنی!


خانه مان در اولین روز ِ بهار عجیب بوی ِ نرگس می دهد!!!  چقدر محشر!!!!


آغاز سال باشد و جمعه... از این بهتر نمی شود!!


در میان ِ تمام تبریک های سال نو که به دستم رسید یک پیام عجیب مرا کشاند تا جمعه هایم و درد و دل هایم با شما مولایم...


یک پیام که در آن نوشته بود چه سالیست امسال...سالی که شروعش با جمعه است و نیمه ی شعبانش جمعه و پایان سالش هم جمعه!!!


و در آخرش هم یک دعای ِ آسمانی برای ظهورتان مهدی جانم...


                                                                                            دلم لرزید



و این عید که بر عکس سال قبل با آرامش شروع شد... امسالم را با دلی آرام شروع کردم برعکس ِ سال قبل که دلم آرام نبود...


ولی امسال آرام و سبز به استقبال بهار رفتم... حتی سبز پوش ِ آمدن ِ بهار شدم!!



کاش که امسال سال ظهور باشد مولایم!!!


کاش که امسال بهترین ها قسمت تمام ِ این روزهای ِ تب دارمان شود مولایم!!


کاش که امسال حالمان تبدیل به همان احسن الحالی شود که در آن لحظه های تحویل سال بر زبانم جاری می شد...


مهدی جانم...


امسالم را سپرده ام به دست مادرتان...به دست صاحب نامم... سالی که از ابتدایش بوی فاطمیه می دهد...سالی که از ابتدایش با نام فاطمه برایم آغاز شد...


امسال از مادرتان عیدی خواستم مهدی جانم...


امسال منم و یگانه بانوی عالم...


همان بانویی که دلیل ِ تمام آفرینش های محشر خداست...


همان بانویی که از یک سیب ِ بهشتی آمد و حیف که دنیا تنها 18 سال بهره برد از وجود بهشتی اش...



یگانه امام ِ زمان دنیایم...


دلم خوش است به حال ِ خوب ِ این روزهایم...

دلم خوش است به شکوفه هایی که تازه دارند در دلم جوانه می زنند


دلم خوش است به آرامش ِ سبز ِ این روزهایم...


دلم به این ها خوش است


دلم خوش است که بهاری شدنم مقارن شد با نفس زدن و بهاری شدن زمین ِ خدا


دلم خوش است به تمام ِ این دلخوشی ها که برای خیلی ها کوچک است اما برای من دلیل  است که بمانم و شاهد ِ به بار نشستن ِ تمام جوانه هایی باشم که این روزها در دلمان و حتی چهره مان شاهد آنم...


من دلخوش به این دلخوشی هایم مهدی جانم...



مهدی جانم...


به حق ِ این ایام و به حق مادرتان هوای جوانه هایی که همان روز بر فراز ِ همان بلندی در دلمان زده شد را داشته باشید


می شود مولایم؟!





     اَللّهُمَ عَجـِّل لِوَلیکَ الفَرَج  



+ فقط بگو کدوم هفته کدوم روز

کجا منتظر اومدنت شم


می خوام کاری بدم دست خودم که

خودم بهونه ی اومدنت شم