.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

اندکی تامل کنیم!!!

 ...

بعد از مدت ها تقریبا دو ماه شروع کردم به نوشتن حرف دل...منظورم نوشتن تو این دنیاس...

و گرنه نوشتن که کار روز و شب منه...

امروز و اینجا می خوام از چیزایی بگم که سکوت کردن در موردشون اصلا جایز نیست...

می دونم... خوب هم می دونم که نوشتن و ننوشتن این حرفا هیچ سودی نداره...

فقط من دارم یه وقتی واسه تایپ اونا میزارم...اما میگم... به سهم دل خودم میگم...

حتما همه می دونین که چه ایامی رو پشت سر گذاشتیم...روزها و شبای عزیز محرم...

اما از محرم چیزی جز یه اسم بیشتر مونده؟؟؟؟

حالا چرا این حرفو می زنم...علت اصلی هم که ترجیح دادم این سکوت رو بشکنم شنیدن یه چیزی به اسم مداحی بود...با این مضمون:

...

تو ذکرا فقط یا حسین مُده ... هر چی به جز این گشته دِ مُده...

هر شب به شما من تک می زنم ... تو جواب ندی پیامک می زنم...

...

وقتی این رو شنیدم دیدم دیگه واقعا سکوت جایز نیست...

راستش بهم بر خورد...خیلی بر خورد...بهم بر خورد که خیلی ها این حرفا رو می زنن و با سکوت مواجه میشن...

اما من نمی خوام سکوت کنم!!!

محرم اینه؟؟؟؟!!!!

حرف زدن با امام حسین اینه؟؟؟

این روزا محرم شبیه یه جشن شده ...نه عزاداری...یه جشن که توش غذا میدن!!! همین...

قهوه ی تلخ هم این خصلت رو به خوبی نشون داد...شده حکایت باقالی پلو با ژله این فیلم...

تو ایام محرم چیزایی دیدم که گاهی باورم نمیشه که با چشمام همچین صحنه هایی رو دیدم...هر سال هم دریغ از سال پیش!!!!

از دعوا کردن سر نذری گرفته تا شنیدن چیزایی که به اصلاح نوحه هستن!!!

لازمه که صرفا واسه گریه انداختن مردم دست به هر کاری بزنیم؟؟؟

لازمه دروغ بگیم؟؟؟

لازمه واسه گریه انداختن مردم به خودمون این اجازه رو بدیم که حتی مقام و شان امامان رو زیر سوال ببریم؟؟

لازمه که به حالت عجیبی نام حسین رو ببریم...البته فقط سین میگن نه حسین...

ای آقای محترم مداح شما مسئولی!!! مسئول حرفایی که میزنی....

آقای محترم مداح شاید نمی دونی که داری تو یه مجلس عزاداری می خونی نه یه بار...این مجلس هم مجلس عزاداریه نه مجلس دنس!!!

این طرز خوندن و به اصلاح هیجان ایجاد کردن واسه یه جای دیگس!!!!!!

با این وضع ادعای مسلمونی هم می کنین!!!

هنوزم هستن نوحه هایی که واقعا اشک رو به چشم می آرن...اون نوحه ها نه سین سین می کنن نه دروغ میگن...

اونا یه فرق دارن...اون فردی که اونا رو می خونه با سوز دل می خونه...اونا پی بردن به این که عاشورا چیزی جز عظمت نیست!!چیزی جز عشق بازی امام حسین با خدا نیست!!!

اما چیزی که می بینیم نه عظمت داره نه عشق...

عظمته که دقیقا یه آهنگ هایده رو می خونین اونم تو عزاداری امام حسین؟؟؟؟؟

لااقل با همون سبک می خوندین ولی شعرو عوض می کردین ... این قابل تحمل تره... تا این که دقیقا همون شعرو بخونی و بگی...

سلام من به تو یار قدیمی...  منم همون هوا داره قدیمی...

هنوز همون خراباطی و مستم  ... ولی زدم سبوی می شکستم...

....

این توهین به شان امامان نیست؟؟؟

این حرفا رو واسه حنده نمیگم...این حرفا درد داره...گریه داره...

هر کی باور نداره بگه تا خودم این صداها رو بهش بدم...چون رو همچین چیزهایی نمیشه اسم نوحه گذاشت...

حالا مداحی صرفا یه بخش از موضوعه....

تاسوعا و عاشورا وقتی تو خیابون میری باید با چشم بسته بری...

بهتره از وضع خیابون ها چیزی نگم...چون حتی از نوشتن اون ها هم احساس شرم می کنم...

فقط همینو می تونم بگم که با ادعای تموم میگیم که ما شیعه هستیم...

شیعه بودن یعنی این؟؟؟

یعنی 11 ماه هر کاری خواستی بکنی محرم که شد پیرهن مشکی بپوشی؟

یعنی فقط لاف اسلام زدن؟؟؟

یعنی ظهر عاشورا به جای نماز دعوا کنیم واسه غذا؟؟؟اون وقت با ادعا میگیم که امام حسین واسه نماز شهید شد...

ظهر عاشورا و نماز ظهر عاشورا یعنی اوج بندگی امام حسین...

واقعا تو بد روزگاری زندگی می کنیم...روزگار سیاست با خدا !!!

وااای از روزی که پرده ها کنار بره و حقیقت خودشو نشون بده...

نمی دونم کی ولی ایمان دارم اون روز میاد...

به امید اون روز...

فقط همین...

            --------*****--------*****--------*****--------*****--------*****--------*****--------

این مطلب هم صرفا به دلیلی که گفتم گذاشته شد و این که دیدم این وب هنوز در روز بازدید کننده داره مثه قبل ترجیح دادم این جا هم بگم...بعد از مدت ها که اومدم خیلی از دوستان ازم آدرس خواسته بودن باید بگم که دوباره وب نویسی رو شروع کردم اما نه اینجا...

            --------*****--------*****--------*****--------*****--------*****--------*****--------