.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

فروردین


هوالغریب...


رسیدیم به فروردین ماه و توضیح صورت فلکی مربوط به این ماه...


نام این صورت فلکی حَمَل هستش که به معنی قوچ هست...خب همون طور که می دونید و قبلا هم گفتم خورشید الان در این صورت فلکی قرار داره...و این ماه جز زیباترین ماه های سال به حساب میاد...و در اساطیر این ماه رو سمبل فراوانی برای دام و طیور به ویژه گوسفندان می دونستن... خب این صورت فلکی هم ستاره های کم فروغی رو داره...اما گفته میشه که وقتی دیده میشه در آسمون به شکل سر یک قوچ شباهت پیدا می کنه... من به شخصه ندیدم این صورت فلکی رو تابحال...برای همین هم از میزان شباهتش نمی تونم حرفی بزنم...


البته نکات زیادی میشه در باره صور فلکی گفت...من جمله خصوصیات و ویژگی های هر کدوم که جنبه ی طالع بینی پیدا می کنه و من رو از هدفم دور...بنابراین برای این موضوع میتونین به سایت های طالع بینی مراجعه کنید ...


شاید جالب باشه براتون که بدونید این صورت فلکی به دلیل رقص محوری زمین به صورت فلکی حوت (اسفند)منتقل شده...


اما علت این که هنوز حمل رو ماه اول می دونن بخاطر نام گذاریش از زمان های گذشتس...وگرنه در حال حاضر و به طور قطع صور فلکی از حوت آغاز میشن...و حمل برای ماه اردیبهشت هستش...خب این صورت فلکی در نزدیکی کهکشان آندرومدا قرار داره...به شخصه این کهکشان رو دیدم و واقعا بی نظیره...این کهکشان اگه شرایط رصدی مناسب باشه حتی با چشم غیر مسلح هم دیده میشه...
پر نور ترین ستاره ی این صورت فلکی از قدر 2 هستش و نارنجی رنگ هست...یک نکته ی جالب در این صورت فلکی وجود داره و اون هم وجود یک ستاره دوتایی...که نامش هم ستاره گاماس...و این ستاره جز اولین ستاره های دوتایی کشف شده در آسمون هستش...


خب در این صورت فلکی کهکشان مارپیچی NGC 772 و NGC821  هم قرار داره...


و آخرین نکته هم این که این کهکشان در تاریخ 19 آذر به نصف النهار می رسه...


در مورد این صورت فلکی نکته ی دیگه ای به ذهنم نمیاد...


حالا بریم سراغ اسطوره ی این ماه که براتون در ادامه مطلب می گمش...

راستی از بهشت بالای سرتون لذت می برید؟؟

 


ادامه مطلب ...

....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تو و من...


این هم آخرین پست این نیمه شبی که فقط نوشتم...


نوشتم و نوشتم در دفترم...


آخر انگشتانم با خودکار و دفتر آشنا ترند تا با کیبورد...

دفتر حس بهتری برایم دارد...انگار جان دارد...


همه ی امشبم را در این جمله خلاصه می کنم:




بیشتر از همیشه دوستت دارم....


فقط همین...


شبایی که تو رو دارم


شبایی که تو رو دارم....


                   تو یک لحظه سحر میشه...



تو نیستی تازه میفهمم جدایی ها چقدر سختن...



رورای سختی تو راهه...


                                من این دنیا رو می شناسم....


....



می بینی!!!گفته بودم که دعواست امشب در وجودم...


اما باز هم پناه میبرم به خدایم از شر شیطانی که مدام در گوشم دم از نا امیدی می زند...


اما تنها خدا خودش شاهد بود چه بین من و خودش گذشت با این آهنگ و صدای فریدون...


...




نیمه شب پر از درد

هوالغریب...


این روزها نیستی و من شده ام لبریز از چیزی که همه دلتنگی می نامندش...


ببین دلتنگی با من چه کرده!!!ببین چه دعوایی به راه افتاده در درونم...


گاهی انکار میشوم...گاهی ثبات...


وااااااای...


نمی دانم چه شده!!نمی داتم چه بر سرم آمده...


ببین آن قدر نبودنت بد زده مرا که انگار همه جایم کبود شده...آن قدر  که نیمه شب آمده ام جایی که هیچ گاه نتوانستم راحت دردهایم را درونش فریاد بزنم...


اما باز آمده ام...


ببین پنجره ی اتاقم باز است و باز باد بویت را برایم آورده و اتاقم پر شده از تو...


امشب مدام کناره پنجره ام...این میان تنها موهایم خوشحالند انگار...آخر عجیب تکان می خورند و می رقصند...


ببین دیگر بلنده بلند شده اند...


اما وقتی دستانت نیست...


چه دردی دارد این جمله!!!


نمی دانم چه بگویم...




چشمانم را می بندم...می روم سراع تنها چیزی که از تو دارم...


یک رویایی شیرین...


نمی دانم تا کی دوام می آورم آن هم تنها با یک رویا....


همین...




فقط شاهد باش که روبه رویت دارم از دست می روم...چشم در چشم تو....


تو...خودت می دانی تنها کسی هستی که مستقیم به چشمانش نگاه کرده ام!!!