.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

ژاکت...

 

هو الغریب... 

 

شب...تنهایی...نور ماه...نوشتن...   

کلمات....کلمات....کلمات....کلمات... 

                                              

کنار هم گذاشنشان آخر تا به کی؟تا به کی بنویسم و کلمات را کنار هم بگذارم؟ تا به کی بنویسم از این همه احساس؟تا به کی قلم بزنم؟ عاقبت تمام این نوشتن ها که یا سوزاندشان است و یا دفن کردن و سپردنشان به دنیای مردگان؟ 

اما حال چه کنم که کلمات قدرتشان را از دست داده اند برای بیان آنچه که درونم می گذرد؟  

نوشتن حس می خواهد...اما چگونه بنویسم حال که بی حس شده ام؟ 

 

حال که سرد شده ام....حال که زمستان نجیبم آمده و مانند زمستان سرد شده ام....سردی دستانم دیگر عادی شده برایم...  

آن هم دستانی که همیشه گرم بود حتی در زمستان...و لرزشی  خفیف در تمام وجودم....از او تنها همین ها برایم مانده و بس...  

برای تسکین این سرما و لرزش پناه می برم به ژاکتی که دیدنش وجودم را به لرزه در می آورد...ژاکتی که تار و پودش را محبت بافته....ژاکتی که در سرمای تنهایی محافظتم می کند از سوز سرما.... 

دیگر حفظ ظاهر کردن به قول این آهنگ سخت شده است....خیلی سخت...  

اما با این وجود پناه میبرم به ژاکتم...می پوشمش....چه جادویی دارد این لباس... 

 

گرم میشوم اما می دانم که زود گذر است..باید همیشه تنم باشد...  

با این وجود چیزی که به آن زندگی می گوییم همچنان ادامه دارد و باید به حرمت نفس هایی که خدا ارزانی ام کرده است زندگی کنم  اما .... 

 

ژاکتم!تن پوش همیشگی ام شو تا زنده بمانم.... 

 

 

تنها همین.... 

.... 

جبار

هوالغریب.... 

 

راستش تصمیم گرفتم که تو این آپ(متفاوت ترین و بی ربط ترین پستم) از صورت فلکی جبار با همون شکارچی براتون بگم...همون که بارها ازش تو آپ هام نام بردم...در موردش یه اطلاعاتی بدم که شما هم این شب ها که مهمون آسمونه بهش نگاه کنید و از بهشت بالای سرتون لذت ببرید...چیزی که خیلی خیلی زیبا تر از زمین خودمونه...زمینی که زیباست و این ما آدم هاییم که زشتش کردیم... 


بگذریم... 


در مورد این که چجوری تو آسمون پیداش کنید باید بگم که اگر یکم دقت کنید خیلی خیلی راحت می تونید پیداش کنید چون به شدت شبیه به یک شکارچیه ...یه شکارچی که هم سپر داره هم گرز!!! این هم شکل ظاهری اون توی آسمون...ببینید چقدر به اسمش میاد!!! )هر چند که ما هنوزم با اون بنده ی خدا سر این موضوع به تفاهم نرسیدیم که شبیهش هست با نه!!) (و هنوزم بر این عقیده ام که هر بار دیدنش فقط اون بنده خدا رو به یادم میاره...این هم لینک اون بنده ی خدا که قبلا هم ازش نوشتم...)

 

orion


و اما این صورت فلکی یه سحابی خیلی خیلی زیبا هم داره...در تعریف سحابی هم باید بگم که سحابی هم محل تولد و هم مرگ ستاره هاست...شاید جالب باشه براتون که بدونید ستاره ها وقتی می خوان بمیرن برمیگردن به جایی که ازش متولد شدن یعنی سحابی محل تولدشون...برای همین هم سحابی ها جز زیباترین اجرام آسمون هستن... 


براتون یک عکس از این سحابی زیبا رو میزارم...  

 

سحابی جبار


البته باید یک نکته ای بهتون بگم اونم این که وقتی با تلسکوپ با حتی دوربین دوچشمی به اجرام آسمون نگاه می کنید انتظار نداشته باشید اون ها رو رنگی ببینید...چون چشم انسان قادر به تشخیص رنگ اون ها نیست و با تلسکوپ شما کاملا هر جرمی رو تو آسمون سیاه و سفید می بینید...و در عکس ها هستند که ما می تونیم رنگ واقعی اون ها رو ببینم....و شاید براتون این قضیه وقتی جالب بشه که هم زمان از اون جرم ها عکس بگیرید چون عکسی که میگیرید رنگی خواهد بود ولی شما اون رو سیاه و سفید می بینید...البته این موضوع حتی ذره ای هم از هیجان دیدن آسمون کم نمیکنه...هیجانی که اگه فقط یکم به آسمون علاقه داشته باشید باعث میشه حتی تو سرمای زمستون هم چشمتون به آسمون باشه...به بهشت بالای سرمون...و باعث میشه که مثل من تو سرما از شدت سرما دستاتون کبود بشه و بی حس ولی بازم چشماتون پی زیبایی بگرده...خلاصه که خودمونی بگم آسمون بدجوری آدم رو دیوونه ی خودش می کنه.... 


آسمون زمستون اون قدر اجرام زیبا داره که نمی دونم از کدوم بگم...اما کمی بالاتر از جبار می تونید خوشه ی پروین رو ببنید که جز خوشه های باز محسوب می شه و همین امر هم زیبایی اون رو دو چندان می کنه... 


چیز های دیگه ای هم که میشه این شب ها دید کهکشان آندرومدا هستش که اگه شرایط رصدی مناسب باشه حتی با چشم هم دیده میشه...به صورت یک گرد... که در صورت فلکی زن به زنجیر کشیده شده قرار گرفته این کهکشان... و شاید براتون جالب باشه که عمر کهکشان ما با وجود همین کهکشان تموم میشه...یعنی ناسا به تازگی به این موضوع دست یافته که پایان راه شیری زمانی خواهد بود که به کهکشان آندرومدا برخورد کنه و این یعنی پایان راه شیری... 


خلاصه که در مورد آسمون حرف زیاده برای گفتن...
 

و این که آسمون رو از دست ندید..واسه تسکین دردهایی که دنیا بهمون میده بهترین مرهم همون دل بستن به آسمون و دل کندن از این دنیاست... 

 

خوشه پروین


در ادامه باید بگم که عکس بالا مربوط میشه به خوشه ی پروین که بسیار بسیار زیباست ... 

  

***برای تولدم دنبال جمع کردن حرفام بودم برای گفتن اما تموم حرفام رو خلاصه کردم تو این آپ...فکر نکنم جز خودم کسی ارتباطشو بدونه...  

نمی دونم...یه ۸ دی دیگه هم اومد و ...

 اما 23 سال گذشت...فقط همین.... 

...