.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

فاطمی شدن برای آمدن آقای ستاره پوش-4

هوالغریب...


در مجلس پر از گناه ِ شام، یزید با وقاحت به او گفت: کیف رایت صنع الله باخیک الحسین؟ «کار ِ خدا را با برادرت حسین چگونه دیدی؟ »


سر بلند کرد و با افتخار گفت : ما رایت الا جمیلا  « هیچ چیز جز زیبایی ندیدم. »




سلام آقای ِ روزهای انتظار

سلام یگانه صاحب ِ زمان

سلام...


شنیدن همین جملات بالا برای ِ دلم کافی بود... دیروز که در راه کلاس بودم و رادیوی تاکسی مجلس شام را می خواند دلم می رفت و جان می داد و با همه ی وجود می گفتم: کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...

چقدر ایستادگی می خواهد که در مقابل وقاحتی بیاستی که تمام ِ زشتی هایش را به خدا نسبت می دهد و این گونه خود را موجه جلوه می دهد...

چقدر ایستادگی می خواهد که در مقابل تمام گرفتن های خدا این گونه تمام قد بیاستی و سر خم نکنی و بگویی: هیچ چیز جز زیبایی ندیدم...

چقدر ایستادگى مى خواهد رسیدن به باور این جمله که : هر چه از دوست رسد نیکوست...

حتی گفتنش هم جرئت می خواهد ... چه برسد به این که بخواهی با جان و دل تمام ِ این ها را بچشی و بعد بگویی که تنها زیبایی بود و بس...

و بعد دلم می رفت تا عصر های عاشورا که چند سالیست ناحیه مقدسه می خوانم و وقتی فکر می کنم که این زیارت جملات شماست در دلم هزاز بار می میرم و زنده می شوم...

مهدی جانم
هنوز هم که هنوز است وقتی به معنای ِ اسم ِ زینب فکر می کنم با بند بند ِ وجود می لرزم... می لرزم از اعجاز اهل بیت...
می لرزم...

زینت ِ پدر ...  الحق که خوب به جا آورد معنای ِ اسمش را...
خوب می دانستند که قرار است چه باری را به دوش بکشد و بشود زینت ِ مولای ِ نجف...

خیلی حرف است... خیلی حرف است که زن باشی و این گونه مرد بیاستی و مردانگی نداشته ی آن مردها را به رخشان بکشی...

دلم گاهی خیلی می گیرد مهدی جانم...

دلم می گیرد که در این روزگارمان زنان ضعیفه خطاب می شوند!!

زن اگر ضعیف بود که ...

دلم به درد می آید از کسانی که نمی دانند ظریف بودن با ضعیف بودن فرق دارد...

دلم به درد می آید از کسانی که بزرگان ِ روزگارمان محسوب می شوند ولی می گویند که زن یعنی در خانه ماندن و بچه داری کردن...

اقای خوبم
می دانم که هنوز در عزای عمه ی بزرگوارتان هستید و شال عزا بسته اید...

و می دانم که ما آدم های این روزگار را دعا می کنید حتی اگر ما رسم ادب بجا نیاوریم...

دعایمان کنید مولای من

دعایمان کنید که جز شما امام و راهنمای حاضری نداریم...

دعایی به رنگ و بوی ِ فاطمی شدن...



     اَللّهُمَ عَجـِّل لِوَلیکَ الفَرَج  




+ من صد هزار جمعه طلب دارم از خدا
این جمعه ها بدون تو آقا حساب نیست...

نظرات 3 + ارسال نظر
فریناز یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 18:54 http://delhayebarany.blogsky.com

من صدهزار جمعه طلب دارم از خدا

این جمعه ها بدون تو آقا حساب نیست...



زینب...

دوست داشتم بودم و برای شهادتشون می نوشتم اما نشد... لیاقت می خواد هر چیزی

ایشالله که فاطمی بشیم و بمونیم هرچقدرم که شده باشیم...

اللهم عجل لولیک الفرج


راستی اون ضعیف و ظریف رو گفتی خیلی خوب بود

ینی خیلییییااا

صدهزار جمعه طلب دارم از خدا...

منم دوس داشتم ولی خب پنج شنبه عصر در کنار ادای نذرم حسابی حرف زدم باهاشون و تو جمعه هام نوشتم...

ایشالله که بشیم و بمونیم...

آمین

اوهوم...خیلی وقتا شده می خواستم بگم که زن ضعیفه نیست...
و خب جمعه هام باعث شدن این حرفی که مدت ها تو دلم بود رو بگم...

همیشه هم هر کسی بگه در جوابش همینو می گم که زن ضعیف نیس...ظریفه!!!!

+ ممنون که اومدی...هر چند با تاخیر

فریناز یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 18:55 http://delhayebarany.blogsky.com

و آهنگت که حالا فکر کنم یک ساعتی هست داره پشت سر هم play می شه و من هر وقت به اون جمله هرگزش می رسم یجور غریبی می پرم بالا...

اصن دلم از جا کنده می شه...

منم انقد گوشش دادم که حد نداره...
حتی تو ام پی تریم هم ریختمش و تو راه که میرمو میام گوشش می دم...

بار اولی که شنیدمش دم ِ غروب بود... نمی دونی چه حالی شدم...
وقتی با داد می گفت هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم...

فقط خدا خودش شاهده ها...

با کیفیتشو برات گذاشتم خانوووووووم

نگین دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 20:12

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.