.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

برای آقای ستاره پوش-32

هوالغریب...




سلام بر یگانه مولای ِ ستاره پوشم


سلام آقای خوبی ها


سلام مهدی جانم...



سلامی به رنگ و بوی انتظار... سلامی به رنگ و بوی گل های نرگس... همان گل های کوچک ِ بی نهایت زیبایی که آدمی را مدهوش ِ زیبایی و بوی ِ خودش می کند...از همان نرگس های کوچکی که این روزها در دستان کودکان ِ زیادی می بینم که با دست های کوچکشان بر شیشه ماشین ها می کوبند تا گل های کوچکشان را بفروشند...


سلام ِ این هفته ام با تمام ِ هفته هایم فرق دارد مهدی جانم...


این هفته ام پر است از حرف


سوال


نگاه


سردی


تنهایی


دلتنگی


جمعه


انتظار


زمستان


دارد به نیمه می رسد آرام آرام...زمستان را می گویم... زمستانی که واقعا زمستان شده است...


ولی آن گوشه کنارهای دلم آرامم... می دانم که هر چه قدر هم سرد شود انتهایش خوب خواهد بود....



تو خواهی آمد مهدی جانم...



یک روز بالاخره تمام این انتظار ها به سر خواهد آمد... یک روز بالاخره تمام این جمعه نوشت ها به پایان خواهد رسید...


یک روز خواهی آمد مولایم...


یک روز خواهد آمد که دیگر هیچ دلی نترسد و نلرزد...


یک روز خواهی آمد که دیگر مثل امروز شاهد این نباشم که کسی در این سرما شبی را در گوشه ی خیابان به صبح رسانده باشد...



یک روز خواهی آمد و دنیا خوب خواهد شد...


و آن وقت هر چیز در جای خودش قرار خواهد گرفت...


یک روز هم روز ما خواهد شد مهدی جانم...



اگر آن یک روز را ببینم... 



راستی


                      آن روز را خواهم دید مهدی جانم؟!




مولای من...


دستانم این روزها پر التماس تر از تمام عمرم رو به آسمان است... پر التماس تر و امیدوار تر...


دارم به مرز ایمان به این حرف می رسم که : الخیر ُ فی ما وقع...



سخت است... جان می دهم هر لحظه اش ... ولی دلم گرم خداست مولایم...








       اَللّهُمَ عَجـِّل لِوَلیکَ الفَرَج  

+ پر از جمعه های بدون توام                           ولی انتظارت هنوز با منه

به این جمعه خوشبین تر از سابقم                  تو داری میای، من دلم روشنه

نظرات 5 + ارسال نظر
فریناز جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 20:42 http://delhayebarany.blogsky.com

توام از گل نرگس نوشتی...

از زمستون...


اللهم عجل لولیک الفرج...

اوهوم...

اتفاقا ظهر که به روز شدم خودم وقتی رفتم وبتو بخونم و خوندم و دیدم که توام از گل نرگس گفتی موندم

گل نرگس دوس دارم...بوش محشره

آمین

نگین جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 22:37

چقدر جمعه های انتظار فریناز و تو رو دوست داشتم و دارم و اکثر وقتا زبونم لال میشه از حرف!

نمیدونم چی باید بگم جز اینکه توی دلم بگم
اللهم عجل لولیک الفرج

لطف داری...


راستش من خودمم وقتی جمعه های فریناز رو می خوندم همین حس رو داشتم برای همین اکثر جمعه هاش رو توی سکوت خوندم...و حتی بدون نظر...


آمین

یک سبد سیب جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 23:17 http://yeksabadsib.blog.ir

به به لیلا خانوم گل

زیارت قبول...

سلام مارو به امام رضا رسوندی؟

یک سبد سیب یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 16:00 http://yeksabadsib.blog.ir

سلام بانو



بله که رسوندم...

:)

خیلی بیادت بودم فاطمه جون

سلام

واقعا ممنونم لیلا خانوم ِ گل

ممنونم...لطف داری عزیز

مژگـــان شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 18:16 http://banoye-ordibehesht.blogsky.com/


اللهم عجل لولیک الفرج

آمین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.