.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

نیمه شب

هوالغریب...


گاهی نوشتن ات که بیاید اصلا سرت نمیشود که نیمه شب است...با وجود درد سرت باز می آیی و چشم سفید بازی ات گل می کند و مینویسی...


اما می نویسی و بعد که سبک شدی میگویی خب سبک شدم دیگر...هدف همین بود...پس حرف هایم فقط برای خودت خدایم...



و بعد می گویم خدایم بزرگ است...


و بعد رو به خدایم لبحند می زنم و میگویم شکر...برای همه چیز...


و بعد همه ی حرف هایم می شود یک عکس...یک نگاه...چیزی که این روزها خوب یاد گرفته ام که تنها نگاه کنم...





+ماهی تنگ بلور یه ماهیه دل تنگه....



و من امشب چقدر ماهی کوچکی شدم در دریای بیکران معبودم...