.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

نیمه شب

هوالغریب...


گاهی نوشتن ات که بیاید اصلا سرت نمیشود که نیمه شب است...با وجود درد سرت باز می آیی و چشم سفید بازی ات گل می کند و مینویسی...


اما می نویسی و بعد که سبک شدی میگویی خب سبک شدم دیگر...هدف همین بود...پس حرف هایم فقط برای خودت خدایم...



و بعد می گویم خدایم بزرگ است...


و بعد رو به خدایم لبحند می زنم و میگویم شکر...برای همه چیز...


و بعد همه ی حرف هایم می شود یک عکس...یک نگاه...چیزی که این روزها خوب یاد گرفته ام که تنها نگاه کنم...





+ماهی تنگ بلور یه ماهیه دل تنگه....



و من امشب چقدر ماهی کوچکی شدم در دریای بیکران معبودم...






نظرات 30 + ارسال نظر
خوده خودم سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 03:09

....

.....

فریناز سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:01 http://delhayebarany.blogsky.com

چه عکس خوشگلی

میگم تو یه کاری کن! با آهنگات عکساتم بِرفِس واسه ما

اصا میشه من عکس بزارم بد باشه؟

تازشم ما که قرار شد ایسوز جونمو واسه تولدت بهت بدم دیگه...دیگه دارم کم کم ازش خدافظی میکنم و کادوش میکنم که واسه تولدت بفرستمش نصف جهون...



و این است فاطمه ...
همچین آدمیست...

فریناز سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:02 http://delhayebarany.blogsky.com

یعنی نرفس
ایسوز جونتو بِرفس دیگه همه چی حله









و حتی نرفس
خودمون برش می داریم

در نظر بالا قرار شد برفستمش دیگه واست...

چه جوری برش می داری؟
دستت که بهش نمیرسه...


میگم میشه یخده بهت بگم ؟
ی ی ی ی ی ی

انقدی کیف میده

محمدرضا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:23 http://mamreza.blogsky.com

سلام.یعنی شمام عضو سامانه جونید.مخفیانه آره؟
ببینم تو این ولایت شما ملت روزا خوابن شب ها بیدار؟
خانم دست تو چشمیان هم که کلا بیداره.شب ونصفه شب نداره.همش مشغول حرفیدن با خود خودشه.
این فریناز هم که همش مشغول کش رفتن ایسوز توئه.
این همه زحمت نداشت.
اگر قلکشو بشکنه فک کنم بتونه یه دونشو بخره؟البته ایشون احیانا با واژه ای به نام خریدن غریبه هستن لذا ژس خودت بهش بده اینقد اذیت نشه.
و در مورد پستت :
روزه سکوت میگیرم
روزه سکوت وعشق
افطار من فقط با نام توست
تویی که میخوانمت
تویی که میخواهمت
تویی که دوستت دارم
تویی که دوستم داری
خدای من....
مبدانم که میدانی
میدانم که میشنوی
میدانم که خوب میبینی
پس خودم را رها میکنم
رهای رها
درآغوشی بی انتها
این منم
توهم که همیشه و فقط توبودی
پس روزه ام قبول ...

سلام
بله...مدت هاست عضو سامانه جونه شما هستیم...مخفیانه نبود ولیا..

به ولایت ما توهین نکنیدا...من غیرت دارم

خانوم دست تو چشمیان!!آخی...

شاید باورت نشه ولی به قیافه وافعیش هم این اسم میاد
خیلی هم میاد بهش

هه...دیگه تسلیم شدم..میخوام خودم با زبون خوش ایسوز جونمو بفرستم اصفهان واسه تولدش...
به بابا...فریناز قصه ما(به قول لیلیا)اصا این جوری نیست...تازه اگه هم این جوری باشه خودم درستش می کنم...شما نگران نباش...خوبه؟

دیگه یه ورامینی هستیم و از پس یه اصفهانی بر میایم...
اتفاقا امروز فهمیدم یه همسایه اصفهانی داریم...لهجشم انقدی باحاله...انقد باحال فامیلی منو تلفظ می کنه اصا میمیرم از خنده...


راجب اون متن هم بهتره سکوت کنم...
خیلی زیبا بود سبز آسمانی...
ممنون..یک دنیا سپاس...

محمدرضا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:25 http://mamreza.blogsky.com


اینا جاموندن.خودت هر جا صلاح دونستی به کار ببر.
راستی یه وقت نیای وب منا انگشتات دردمیگیره یه وقت چارتا کلیک بزنی

هه...میگم شمام خیلی جالبیا...

اتفاقا امروز داشتم به همین فکر می کردم که چرا من نمیام وبت

و باز هم من همچین آدم صادقی هستم


سره من جیغ قرمز زدی نزدیا

ღ مهــــرناز ღ سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 09:46

سلام به ماهی کوچولوی خدا

یه چیز بگم؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همزاد منم میشی؟

نیگا بین کی اینجاااااااااااااااااااااااااااااااااس

به به ...سلام به روی ماهت مهرناز خانوم...
خوبی؟
مشتاق دیدار و این حرفا...

.
.
.
.
.
.
.

یه جوری میرسی آدم فقط می تونه بگنه: با اجازه بزرگترا بلههههههه

خیلی باحال پرسیدی...حقا که یه دی ماهی هستی....

ღ مهــــرناز ღ سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 09:47

عزیزم خوشحال میشم سری به خونه منم بزنی

چشم...

خدمت میرسیم...با گل و شیرینی و اینا...

نگین سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 12:13 http://zem-zeme.blogsky.com

فاطمه انقدر ازین بی خوابی های شبانه و نوشتن های شبانه داشتم که خوب درک کردم نوشته تو..

و همهتر از همه واقعا همون سبک شدنه ست...

آره...مهم ترینش هم همونه...همون سبک شدن و آروم شدن نگین جان...

حضورتو دوس دارم اینجا

لیلیا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 13:37 http://yeksabadsib.blogfa.com

سلام.

صد دفه بش گفتیم این جغدو بندا از خونت بیرون..
همین میشه دیگه شبا خوابت نمیبره..!

اصن خوب بودی بهتر شدی آیا؟!

خوب نبودن حال جسم...خب دلیل موجهی میتونه باشه..اما باید مهر و امضای دکترتو واسمون بیاری (آموزش کل)

منم از این لبخند زدن ها ، به، خدا خیلی خوشم میاد...

از عکست خوشم اومد...

سلام به روی ماهت...

جغد به این خوشگلی...نیگا من چقده دوسش دارم...
گنا داره...شبا سرده بیرون...سرما میخوره طفلونکی

والا فقط می گم که شکــــــــــــــــــــــــکر....شکر ...برای همه ی داشته ها و نداشته ها....این تنها حرف این روزای منه لیلیا...


من اصا دکتر نرفتم حالا چیکار کنم به نظرت؟
تازشم یکی قیافه منو ببینه اصا خودش میفهمه چه خبره...

من که عاشق این لبخندام

عکس منم از تو خوشش میاد

نگین سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:24 http://zem-zeme.blogsky.com

منم حضور در اینجارو دوس میدارم

و همچنین حضورت توی زمزمه رو..

me too honey

لیلیا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 19:22

طفلونکی...!

باشه پس با جغد محترمتان با اون نگاهش بیدار باش شب تا صبح..

جغدتم تو رو دوست داره حتا!

اوهوم....بایدم شکر گفت دیگه..

حالا که دکتر نرفتی ... باید ترم بعد هر روز بری وب دوستان...

قیافت...میفهمه ...ما که ندیدیمت خب

تازشم امیدواریم که زود زود خوب بشی..روح به وبتون برگرده اصن.

ممنون سر زدی اما خونتون نه آنتن داره نه پنجره..از ما گفتن.

شبا بالای پشت بوم با تلسکوپت..به یاد منم باش.

طفلونکی تعجب داره؟
خب این لغت از ترکیب طفلی و حیوونی به دست میاد...
و این ترکیب هم دسترج فاطمه(خوده خودم)می باشد...از ایشان که اصا اینجا هم نمیان سپاس...

بعله...جغدم منو دوس داره فک کنم...

ولی اونا که دیدن میفهمن...میخوای اصا عکسمو بدم ببینی؟
والا...

من فاطمه شوخ طبعی ام اصا

ایشالله...خیلی دعا کن لیلیا...واسه همه...

داره خونمون...هم آنتن داره...هم پنجره...تازه اتاقم تلوزیون هم داره حتا...اینم نشونه ی داشتن آنتن

چشم...

لیلیا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 19:24

آسمون دلتون ستاره بارون اصن...
همجنس خوشی ها باشین..همگی.

مرسی...

توام همین طور لیلیای عزیز....

محمدرضا چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 08:53 http://mamreza.blogsky.com

سلام.چه جالب.
افتخار دادید به سامنه مون اینا.
من کی به ولایت شما توهین کردم؟
این خانم دست تو چشمیان اگر بفهمه که جنابعالی دوستشون هستید دیگه به دشمناش مرخصی میده ها
این فرینازی که من میشناسم درست بشه نیست.نمونه اش همین که تو خودت داری با زبون خوش ایسوزتو براش میفرستی.
یعنی چی .این همه به مغزمفشار آوردم از خودم نثر ادبی در آوردم تو سی ثانیه ،اون وقت میگه در مورد متنم هیچی نمیگه
حداقل یه به بهی یه چه چهی .واااللااا.
ودر مورد نام خانوادگیت باورت میشه من دیشب خواب دیده باشم فامیلیتو تو سامانه دیدم و اینقدر سخت بود که یادم نیست چی بود

سلام...

همون وقتا که آپشو گذاشتید چن وخ بعدش با خوده خودم یه بار که پیش هم بودیم به سامانتون اس دادیم و عضوش شدیم...

حتی یک بار هم اس دادیم بهش که با اسم خودمون بزنید تو سامانتون که نزدید...

مام دیگه ندایدیم

داری به دوستای من گیر میدی؟
حالا به خودم گیر میدی یه چیزی به دوستای من گیر نده ها...

اصا حال کن که فقط دارم جیغ میزنم

خوبه یه شیوه ی خودت به به بکنم؟ با توجه به شعر زاغک و اینا
به به چه متنی...یه سری داش...
عجب ساختاری...
والا


خواب نام خانوادگی منو؟
سخت نیست نام خانوادگیم اتفاقا...
نام خانوادگی بنده نشان از سادگی ماست....اصا کسایی که بدونن نام خانوادگی منو خوب میفهمن که این سادگی یعنی چی...

لیلیا چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 12:38

وااااااااااااااااای
این نثر ادبی رو خودت گفتی اونم تو سی ثانیه همشهری...

عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــی بود...احسنت..

اصن حال کن قمیا رو...باس بهشون افتخار کرد حتا!

راست میگه دیگه...چرا هیچی نگفتی فاطمه هان؟! ...نه به بهی نه چه چهی..

همین شوما استعداد آدمو کور می کنید دیگه..فاطمه واااااالاااا

اصن یه جیغ قرمز بلکم بنفش سرت می کشما

خب حالا که دفاعاته وارده رو ،از همشهریمون... انجام دادیم ..
دیگه سلام... چطوری شما؟!

میگم یه چن تا دیگه پپسی و ایستک و ازینا باز کنین واسه هم...

والا

به این قشنگی به به و چه چه کردم...
نیگا اون بالا...بخون خودت...

سره من جیغ نکش که میام خط خطیت میکنما

سلام لیلیا خانوم...
خوبم...شما خوبی؟

خانم معلم چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 20:21 http://www.khanommoallem.bloqfa.com

رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست

خدا کسی است که باید به دیدنش بروی
خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست

به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند
خطا نکردن ما غیر ناسپاسی نیست

به فکر هیچ کسی جز خودت مباش ای دل
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست

چه زیبا خانوم معلم عزیز

مرسی از لطف شما

نازنین چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 23:38

میدونی فاطمه معمولا این موقع های شب بیدارم
زیاد راحت نیستم با نوشتن وگرنه حتما مینوشتم بعضی شبامُ
شاید چون دیگه هیچی مثل سابق نیست

ماهی کوچیکُ دلتنگِ تُنگ! حتما دلش تنگِ دریاست :)))

باید راهِ دریا رو نشونش بدی

منم بیدارم معمولا این وقت شب...

شاید اکثر شبا نازنین...انگار در این مورد هم مثه همیم...

راه دریا...

هی نازنین...

...
...

نازنین چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 23:39

و اما آشنا می بینم! از جنسِ همزاد

چه میکنن این دی ماهیا

اصن چه موجوداتِ ماهُ گلی هستیم ما

بله...سه همزاد اینجا جمع شدن...

بله...اصا ما گل سر سبد ماه های دیگه ایم...

دی ماهی جماعت موجودیست بسیار هنر دوست...گل...ماه...عکاس...و اینا...


الان یکی بیاد به من بگه اصا تو خوبی!! شاید من ساکت شم...

فریناز پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 11:09 http://delhayebarany.blogsky.com

محمدرضا پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 11:38 http://mamreza.blogsky.com

جدی؟اگر قرار بده باشه همه پیامهای مخاطبین گرامی رو بفرستیم که با این وضعی بی پولی به جای ماهی چند بار باید سالی یه بار پیام بفرستیم.
البته اگه پیامتون کوتاه و زیبا وتکراری نبوده باشه حتما میفرستیم.میخواید دوباره ارسال کنید .شایدنظرمون عوض شد.شایدم ندیده باشیمش.نیست هی هی پیام میاد واسمون
من گیر بدم؟بلدم اصا؟شوما استاد گیردادن به مابودید وهستید.(الکی)فقط نمیدونم چرا هی مشروط میشم
براخودمم عجیب بود اون خواب
میریم تو کار حدس زدن فامیلی ساده شما:
گیرداده زاده اصل ساده آبادی
ساده گیر بده ایسوز دوست دار
بالاپشت بام کلاغ دار ایستاده به سادگی
گیردادن بلد ساده فامیلی
ساده اصل ورامین زاده
بازم هست.ولی به نظرم یکی از همینا باشه .چون هم ساده است .هم ساده داره توش.

بله...اتفاقا تکراری نبود چون از خودم بود...

احتمالا قشنگ نبوده

چشم...این سری که فراخوان دادید میفرستم...فعلا با صلوات های هر روز واسه شهدا در خدمت شماییم...


چی خواب دیدی؟

میگما حدسات خیلی جالب بودن...اما معنی فامیلی من ساده و ایناست...

فامیلی من قشری از مردم جامعه را بیان می کند که زندگی بسیار ساده و در عین حال پاکی را دارند...



ولی اون ساده اصل ورامین زاده رو دوس داشتم...باحال بود...

مرسی...

محمدرضا پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 13:24 http://mamreza.blogsky.com

پس واجب شد سریع همین الان که نظرمو خوندید برفستیدش شاید احتمال زیاد ندیدیمش.
فرستادی؟
بدو دیگه.
درضمن فراخوان ما همیشگیه.فقط برا همون یه بار نبوده که.
چشمتون بی بلا.چشمم بلد بگید ینی؟
تعریف کردم خوابمو دیگه!
داشتم شماره ها رو چک میکردم تو خوابم یه حسی بهم گفت این شماره براتوئه ولی فامیلیت یادم نمیاد.
ساده و اینا؟
بیست سوالیه آیا؟
تو جیب جا می گیره؟
از بالا پشت بومتون بیفته زمین نمیشکنه؟
خود خودم بلده به انگلیسی تلفظش کنه؟
ینی بازم حدس بزنم؟
بی آلایش
آیینه پور
مردم مهربون و ساده
زلال آبادی
ساده کپی برابر اصل ورامین زاده

بی خیال .دوست داری بگی اصا خیالمون راحت شه؟

بله که چشم بلدم..ولی به هر کسی من چشم نمیگم...

اونم که به شما گفتم از دهنم در رفت...

جه خواب جالبی...
نخبر...
هیچ کدوم از حدساتون نبود...

خوده خودم بلده تلفظش کنه...خوده خودم اینجا فقط منو میدونه و فریناز...

زلال آبادی خیلی باحال بودا...

میگم شمام اصا دوس داری بیخیال فامیلی من شی خیالمون راحت شه؟

محمدرضا پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 13:25 http://mamreza.blogsky.com

شایدم کارگر ساده باشه

نه کارگر نیست...

محمدرضا پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 13:25 http://mamreza.blogsky.com

سلام یادم رفتا.
سلام

بله دیدیم خوردیش...

سلام

محمدرضا شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 09:26 http://mamreza.blogsky.com

سلام.
باشه بی خیال میشیم.حداقل باید یکی تسلیم بشه دیگه.
راستی اون پیامک رو دوباره فرستادی یا نه؟
اگر یا نه زودتر بفرست دیگه.
نزار به زور متوسل شیم.

سلام...

نه راستش نفرستادمش...اخه نگهش نداشتم اس خودمو...فقط اس های سامانه شمارو نگه داشتم...حتی امروز هم وقتی اس دادید که نظرمونو راجع به سامانه بگیم میخواستم جواب بدم که فرصت نشد...

این سری شاید یه چیزی از خودم فرستادم واستون...

محمدرضا دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 12:33 http://mamreza.blogsky.com

سلام.اصلا طالب شدیم همون رو بفرستید.مگه از خودتون نیست.پس یادتونه چی بوده.
راستی هنوز نظرتونو نگفتید در مورد سامانه؟
هر وقت مطلب جالب به ذهنتون رسید بفرستید.حدود ۱۰۰۰تا مخاطب پر و پاقرص داریم تو کل ایران.استفاده می کنن.

سلام...
اتفاقا خوبه خوب یادمه...چون تو محرم بود و متاسب با محرم بود

سامانه ی خیلی خوبیه...باعث میشه آدم گاهی خیلی چیزا یادش بیاد...
راستش بعضی وقتا یهو اس هاش خیلی به حالی که توش هستم میخوره و همون موقه هم با خودم میگه خدا خیرش یده

ایشالله هزار برابر شه مخاطباتون

محمدرضا چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 09:29 http://mamreza.blogsky.com

سلام.باشه.به هرحال منتظر دریافت پیامک هاتون هستیم .
خوشحالم که راضی هستید از سامانه.
اکثر مخاطبین هم ازمون راضی بودن خداروشکر.
ممنون که گفتید خدا خیرمون بده.اون وقت کجاش خنده داره اونم از نوع این شکلیش.
تازشم دعا می کنید هزار برابر شه نمی گید پول از کجا بیاریم براشون اس بفرستیم.تو همیناشم موندیم

سلام
چشم...میفرستیم حتما...

خب خنده دار که نیست ولی وقتی بعدش یاد حرفای اینجا میفتم خندم میگیره...
پس اصا اول دعا میکنم پول دار شید و بعدش سامانتون جهانی بشه...
این بهتره...

محمدرضا جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 19:06 http://mamreza.blogsky.com

سلام.ممنون.
حرفای اینجا مگه خنده داره ها؟
بازم ممنون.سامنه مون جهانی بشه اون وقت باید یه تیچر زبان استخدام کنیم تا به زبان های مختلف زنده دنیا آشنا باشه.تازشم پارتی بازی نداریما.نری به فاطمه جونت بگی بیادا.

سلام...
خب گاهی خنده دار میشه دیگه
نمیشه؟

تازشم علاوه بر فاطمه خودمم تیچر زبان میباشم...رشته ی دانشگاهی بنده هم ادبیات انگلیسی می باشد...
شدیم دو تا...کلا همکار می باشیم

محمدرضا شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 09:15

سلام....
خب گاهی برای چی خنده دار میشه.اصا شما نیش مبارک رو ببندی همه چی حله.
اوه مای گاد اینطوری که پوستمون کنده است.
بعد احیانا اساتید محترمتون نمیگن شما دوتا فاطمه که تو فارسی نوشتن و خوندنتون موندید چه طور اومدید زبان خارجکی یاد بگیرید.
بله.همکار میباشید.حتی تو تقلب کردن تو فاینال

سلام

اصا خنده دار میشه...خوبم میشه...با من بحث نشه لطفا...

بعله...اتفاقا ما علاوه بر فارسی و انگلیسی به دلیل نوع رشتمون زبون فرانسه رو هم کمی تا قسمتی بلدیم
بعله که همکاریم...خوبم همکاریم

محمدرضا شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 21:04

سلام.
اصا باشما بحث میشه خوبشم میشه لطفا.
بخندید تا دنیا بهتون به خنده.مام میخندیم
اوه اوه اوه انگلیسی و فارسی چه شود.
شومات وفارسیش مونده بودیدا.
کمی تاقسمتی ینی چندتا؟
باشید.همکارهای گرامی شنگول باشن

سلام

مام جواب بحث شمارو میدیم

انگاری شوما موندی تو فارسی با این همه غلط املایی...

تازشم تو همون آپ جدید نظر بزارید لطفا که بقیه هم فیض ببرن

کمی تا قسمتی میشه در حد رفع نیاز...

هستیم...

محمدرضا شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 21:19

سلام.شما که فقط داری جیغ می کشی
غلط املایی؟
کو ؟
شما غلط املاییی رو به من نشان بده اول؟
جنابالیئی؟
اصا به من چه باشید.آپ جدید که کسی توش نیست
باشید...

سلام...

می تونم جیغ میکشم...

تازه جیغای من کبریت بی خطرن

نزار غلط املایی ها رو بگما...
اون وقت زشت میشه ها...
بگم؟
بکم؟
نه بگم؟




تازشم میان حالا تو آپ جدید نگران نباشید...شما اونحا نظر بده...

محمدرضا شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 21:27

جیغ میکشی
می خندی
گریه میکنی
میری پشت بوم
چی کار می کنی بلاخره.
تکلیفتو با خود خودت مشخص کن اول.
خودم فهمیدم یه غلط بیشتر نبود.به اغلاط (جمع غلط)شما در.
میخوام نخوام بیام اونجا نظر بدم.همینجا خوبه.مشکل داری شوما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.