.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

برهوتِ عاشقی...

هوالغریب....




دیگر رسید...وقتش آمد...بعد از چند ماه انتظار بالاخره رسید...وقت عاشقی رسید...صدای پای محرمِ ارباب نزدیک تر از همیشه اش شده است...


ارباب خوبی ها...بالاخره آمدی...بالاخره رسیدی به اوج عشق بازی ات با خدایت...آمدی و رسیدی به صحرای دلدادگی ات...رسیدی به برهوت...رسیدی به برهوت بی آب و علف که تنها خودت مرد گذشتن از آن بودی و بس...


از پس خوندن آن دعای عرفه ات و آن همه زیبایی حرف هایت که لرزه می انداخت بر وجودم رسیدی به برهوتِ گذشتن... رسیدی به برهوتِ قربانی کردن...رسیدی به برهوتِ عاشقی...رسیدی به برهوتِ عطش...


رسیدی به اوج آن حدیث پیامبر که هر بار که می شنومش با همه ی وجود می لرزم که:هر کس را دوست داشته باشم او را می کشم...رسیدی...رسیدی به سرزمین بلا...رسیدی به آنجا که خدا عرشش را برایت تا بدان جا پایین آورد...رسیدی به نقطه و لحظه ای که خداوند خواست تو را بر آن قوم پر از نامردی پیروز گرداند اما تو خود نخواستی...خواستی که بندگی کنی...بندگی یعنی تو...یندگی یعنی آن گونه که تو از اسماعیل هایت گذشتی...


آخ که محرمت چقدر حال مرا غریب می کند...ارباب من تنها خودت می دانی که آن لحظه ی آخر و در آن نگاه آخر چه چیزی از تو خواستم...


آخ که سراسر آن سفر برایم معجره بود...معجزه هایی که بعد از یک سال و چند ماه هنوز هست...


ارباب خوبی ها...


خوش آمدی به کربلایت...


خوش آمدی به اوج گذشتن ها...خوش آمدی...


خوش آمدی اربابم به کربلایت...



***چه کربلاست که آدم به هوش می آید...    هنوز ناله ی زینب به گوش می آید...
چه کربلاست کزآن بوی سیب می آید....       صدای ناله ی مردی غریب می آید...


**ارباب من...تنها خودت شاهدی که با چه حالی اینجا را سیاه پوش محرمت کردم...اربابم به حق شش گوشه ات دست خالی برم نگردان...




نظرات 7 + ارسال نظر
خوده خودم چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 20:15

آرشید چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 20:28 http://arshid.blogsky.com

کربلا را به زمین بخشیدند ...
تا آدم بوی بهشت را از یاد نبرد ...

سلام ...
بی نهایت ممنون از این حال و هوای زیبا

چقدر درسته این حرف...
بوی بهشت...

سلام...
خواهش می کنم

فریناز چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 20:49 http://delhayebarany.blogsky.com


امشب که حال من درسته محرمه

حدیث پیامبرو نفهمیدم! همون خدا گلچینه منظورشه؟ یا یه چی دیگه؟

فاطمه مث پارسال فقط می گم خوش به حالت که دیدی کربلاشو... بین الحرمینشو... حتی یادمه گفته بودی بوی سیبشم حس کردی...

آهنگ پارسالتو هنوز دوس دارم
خدا را شکر محرمتو دیدم دوباره آقاجون



بله

اشتباه تایپی رخ داده..
این به حدیث قدسیه به این مظمون:
هرکه مرا دوست بدارد او را می کشم و هرکس را من کشم،خود خونبهای اویم

اوهوم

اتفاقا می خواستم همونو بزارم امسالم
ولی این دکلمه شعرش خیلی خاص بود

فریناز چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 21:29

تو باز قالب واسه خودته فخر می فروشی؟:دی
هه
خدایا یه هنرم به ما بده خو فخریشو بفروشیم

ولی لباس وبت خوشگله ها

بله که فخر می فروشیم...
تابلو بود؟

تازشم تهش اسمو وفامیلمونم زدیم کپی رایتش رعایت شه

ممنون...

محمدرضا پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 17:15 http://mamreza.blogsky.com

یاحسین(ع)

یا حسین

نازنین جمعه 26 آبان 1391 ساعت 02:59

التماس دعا بانو

توی این روزای بزرگ
وقتی دلت رفت اون بالاها
به یاد منُ امثال منم باش

محتاجم به دعاهای خوبت بانو جان...

فریناز جمعه 26 آبان 1391 ساعت 09:32

خودمون دیده بودیم از همون فخرفروشیای قبلیتون تازه

میگم فاطمه لینک دانلود دکلمه شو یا بهم بده یا بذار وبت

دستت مرسی

ما می توانیم

چشم...برات آپلودش کردم الان...
بفرما:
http://s3.picofile.com/file/7557265585/01_Che_Karbalast.mp3.html

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.