.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

روزای بی تو...


هوالغریب...




یادت است برایت این گونه خواندم:

تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست


تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست...

دیدی گفتم به دنیا اعتمادی نیست؟دیدی گفتم که بازی مان می دهد؟...سردت می کند در بین تمام آوارها؟


اما این روزها عجیب دلگیرم...دلگیرم از تمام خودم...از تمام تو....از تمام نبودن ها..از تمام سردی ها...از تمام نبودن هایت...


و از تمام نبودن هایم....


نمی دانم به کدام بهانه این بار بودنت را التماس کنم...چون بهانه های من برایت کافی نیست...همیشه این را گفته ای...شاید هم به قول تو من زیاد خوش بینم...اما میدانم که دلم به من هرگز دروغ نمی گوید...می دانم که دلم برای بودنت کافی نیست...آن قدر بزرگ و کافی نیست که راضی ات کند دل خوشش باشی...حتی با وجود تمام سختی ها و مسافت بینمان...


راستش این بار نمی دانم که چگونه بودنت را بخواهم...آخر بودن که دلیل نمی خواهد...اما انگار تو این را فراموش کرده ای...برای بودن دنبال دل خوشی هستی...من این جایم ولی...هستم...نفس می کشم...زنده ام...


چقدر درد دارد که باشی ولی این گونه...نمی دانم چه بگویم...


سکوت آخرین سنگر من است...شاید وقتش رسیده که بایستم و تنها از دور نگاهت کنم که با دنیای بدون من چه می خواهی بکنی همه ی وجودم...





نظرات 15 + ارسال نظر
خوده خودم جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 12:21


فریناز جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 12:51

این روزا همه دچارن!

حرفای دل منم که می زنی بانو خانوم

خب کار ما رو راحت می کنی دیگه! پست نمیزاریم

همه بانو...

چه خوب

فریناز جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 12:57

منم میگم یه بودن هایی دلیل می خواد

همیشه اونی که عاشق تره دنبال دلیل می گرده
چون عاشق تره دیگه!
چون هی بهونه می گیره

باور کن بانو!

آره...میخواد...

ولی گاهی فقط باید بود...شاید زمان خودش دلیلی پیدا کنه برای بودن...

خیلی میشه حرف زد درین مورد

فریناز جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 13:09

تو دیگه سکوت نکن...
دلم تازه اون ماه خوش بود که توی یه ماه 9 تا پست داشتی! یعنی بیشترین مقدار این سه ساله
دوباره که رفتی سر اول خطت!
آخرین سنگر سکوته
خیلی حرفا گفتنی نیست...

سعی می کنم بازم مثه ماه پیش بنویسم فریناز...

امیدوارم اسیر سکوت نشم فقط...

غزل جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 15:20

...

فریناز جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 16:25

اونوقت از کجا بدونیم انتظارمون به امید دلیلی که زمان قراره برامون بیاره، واهی و بی نتیجه ست یا بالاخره یه روزی نتیجه می ده؟

عمر آدم که دیگه برنمیگرده فاطمه!

یه ریسکه!

گفتم که خیلی حرف میشه زد در این مورد...
اول باید دید جنس دوس داشتنت چیه...یعنی با انتظار چیزیو از دست میدی یا نه...مثه این میمونه که یه پسری رو خیلی دوست داری و مشابه این وضعو داری با موندن به پاش فقط آیندرو از دست میدی و موقعیت هارو وقتی دلیلی نداری برای این که به پاش بمونی...
ولی یه وقتی جنس دوست داشتنت از جنس یه پسر نیست...میتونی همه ی آیندتو بسازی...این جور نموندن خودخواهیه فریناز...حرف من اینه...میتونی باشی بی قید و شرط...می تونی با بودنت دلیل بشی برای نفس کشیدن یکی...از آینده هم که کسی خبر نداره...به شخصه زیاد درگیر آینده نمیشم...چون فقط حالمو خراب می کنه...هر چند که اون قدر مشکل هست تو زندگی هر کس که فقط همین دوست داشتن می تونه آدم رو سرپا نگه داره...می دونی چرا آهنگ سلامو دوس دارم؟چون جنس دوس داشتنی که توش حرف میزنه ازش خیلی شبیه منه فریناز....
فریناز حرف زیاد دارم درین مورد...ساکتم و به قول مامانم این روزا مظلوم ولی پره حرفم که نمی دونم چه جوری بزنمشون...
من قبول دارم که عمر آدم برنمیگرده..درسته همه ی اینا ولی پس ارزش دوست داشتن چی میشه...کسی که میخواد نمونه عاشق تر نیست فریناز...کسی که میره چون دلیل موندن نداره یعنی کم آورده یعنی دوسش نداشته...البته با همون شرط بالا که جنس دست داشتنا متفاوت باشه...
البته فریناز من خودمم واسه این جور دوست داشتن تحت هر شرایطی شاید بچه باشم...چون موندن تو این شرایط واقعا سخته...کاملا قبول دارم و موافقم باهات درین مورد
تازه اینم نمیشه که با دلت تصمیم بگیری که یکیو اهلی کنی بعد بخوای با عقلت ولش کنی...این انصافه آخه؟
ما مسئول اونی هستیم که اهلیش کردیم بانودرسته؟

FaATeMe جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 19:10

پستت قشنگه عزیزم ممنون از لطفت.

خواهش می کنم

خوده خودم جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 21:28


ایول فریناز بانو!
ینی واقعنا!

پس من چی نامرد؟

خوده خودم جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 21:29


غزل جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 22:53

روزت مبارک نازنین فاطمه من

ممنون...ولی روز من که الان نیست...
روز شما مبارک

نازنین شنبه 23 اردیبهشت 1391 ساعت 23:23

بانو نمیدونم برای کی مینویسی
ولی هرکی که هست امیدوارم برگرده

چقدر آهنگت قشنگه

راستی روزت مبارک بانو


ممنون بانو....

برای تو هم میارک باشه عزیز

anti love شنبه 23 اردیبهشت 1391 ساعت 23:46 http://www.antilove60.blogsky.com/

سلام فاطمه جان ممنونم که به وبلاگم سر زدی
اولین چیزی که با اومدن به وبلاگت خیلی نظرمو جلب کرد آهنگ وبلاگت بود خیلی دنبالش گشتم یه مدت میخواستم بذارم واسه وبلاگم. خیلی قشنگه
خوشحال میشم بازم سر بزنی
موفق باشی

سلام
خواهش می کنم...

اگر بخواید می تونم هم کد آهنگ یا خوده آهنگ رو بهتون بدم...

چشم خدمت میرسم بانو
سبز باشی

anti love یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 ساعت 12:04 http://www.antilove60.blogsky.com/

سلام
خوشحال میشم آهنگ روبهم بدی میخوام دانلودش کنم و همیشه داشته باشم
شاد باشی و سر بلند

سلام...

بفرمایید بانو...براتون آپلودش کردم...
اینم از لینک دانلود این آهنگ:
http://s3.picofile.com/file/7380690963/Track_01.mp3.html
شما هم شاد باشید

فریناز دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 ساعت 09:11

اهلی شدن هم اهلی شدن های قدیم...

دلم کلی غصه داره فاطمه

چرا بانو؟

از چی دلت پره؟

غزل دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 ساعت 11:12

اتفاقا روز ما هم هست تو خانواده های ایرانی مسئولیت ما دخترها کمتر از مادرهامون نیست

اینو خوب اومدی غزل...
مخصوصا تک دکترها..من جمله خودم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.