.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب
.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

.: سنــــــگ صبـــــورم خـــــداست :.

اَلا بِذکر الله تَطمئن القلوب

حلالم کن...

 حلالم کن.... 

 

صدای پای شب کم کم به گوش می رسد... و باز هم مثل همیشه شبی که آکنده از شور است...شوری که گاه دلتنگی می آورد و گاه نشاط...مهم این است که شبی نیست که پیامی نیاورد... و این بار در این تاریکی باز هم برایت می نویسم تا مثه همیشه حالم خوب شود... می نویسم تا رازی جدید را از  دل سیاهی شبی تازه پیدا کنم...

به چشمانم نگاه کن...به سیاهی چشمانم نگاه کن... ومثل همیشه حرفهایم را از پس این همه سیاهی بخوان...

امروز فکر کردم که اگر روزی تو نگاهم نکنی چه میشود... اگر روزی وجودت را حس نکنم چه میشود...اگر روزی نتوانم هم نوای عشق تو بخوانم چه میشود...

و هزار اگر دیگر که ذهنم پر از آن هاست...

 

از آخر بار که دلم را به تو سپردم چندیست که می گذرد ... با خود گفته بودم که دلم را پس نمیگیرم مگر این که خودت آن پس دهی... می دانم که یادت هست...

وقتی دلم با توست...خیالم راحت است...قدم هایم را محکم تر بر می دارم...هراس و ترسی به دلم راه ندارد...یا اگر هراسی داشته باشم... محکم تر با تمام خطرات رو به رو میشوم... چون خیالم بابت تو راحت است... می دانم که هر پیش آید حتما خوب خواهد بود... یا به قول ان که می گوید: هر چه از دوست رسد نیکوست...

می دانم با دوست شدن با تو فاصله زیاد دارم...اما می دانم و مطمئنم که اوج بندگی چیزی جز یافتن لیاقت دوستی با تو نیست...

اما می دانم برای این دوستی باید بهای زیادی بدهم... همانند دیگر بندگانت که لایق دوستی با تو شدند... و این را نیز می دانم که در این راه اول از همه باید از خودم بگذرم...

ولی تا به حال چند بار توانسته ام فقط به خاطر تو از خودم بگذرم؟

چند بار در زندگی ام فقط به خاطر تو بخشیدم نه به خاطر عزیز شدن پیش دیگر بندگانت؟

چند بار بدون ریا هر وقت که صدایم کردی آمدم...چند بار بدون ریا نماز بندگی خواندم؟

چند بار ...

و هزاران سوال بی جواب دیگر...

                                         و حال من ماندم و یک دنیا شرمندگی...    

 

 

پ.ن1: این روزها دلم بهانه می خواهد برای گریه های بی صدای شبانه و اندکی سکوت... 

پ.ن2: سبز باشید...

نظرات 60 + ارسال نظر
دستمال کاغذی چهارشنبه 7 بهمن 1388 ساعت 19:38

آآآآآآآآآآآآآپم[گل]

ehsan چهارشنبه 7 بهمن 1388 ساعت 20:39 http://www.nogard.blogfa.com

سلام
اپم
چرا سر نمیزنی
کاریکاتور خوشه بندی
حالشو ببر
حتما نظر بده
نظر اون گوشه یادت نره
منتظرم
فعلا بای
اپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپ
کننننننننننننننننننننننننننننن

ehsan چهارشنبه 7 بهمن 1388 ساعت 21:41 http://www.nogard.blogfa.com

سلام
شما مراحمی
جون مادرت اپ کن
اپ کردم خبر میدم
ممنون از اینکه سر زدی

سلام...
چشم...همین روزا به روز میشم...

مجتبا پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 03:04 http://waterlily.mihanblog.com

سلام...
امروز اینجا برف اومده بود ولی خوب رو زمین ننشست ولی جای شکرش باقیه... قشنگیه زمستون به سردیشو برفشه...
قالب جدیدتون هم مبارک... آهنگ زیبایی گذاشتید...
مطلبتون رو خوندم....
شما که انقدر خوبید و شرمنده اید ما چی بگیم...؟؟؟؟؟؟
ما که آب شدیم همین الان...
...
با هزاران سوال بی جواب دیگرتون خیلی موافقم...
...
اصلا امتحانامو خوب ندادم...
...
خیلی خوشحالم که تو این مدتی که نبودم بهم سر زدید...
...
و دیگر...
نیلوفری باشید و از زمستون لذت ببرین....
نیلوفر باشید (:

علی۱ جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 18:41

سلام...اول از هر چیزی ممنون از دیدارتون از وبلاگم.دوم اینکه شما لطف دارید درم ورد نوشته که این نوشته ها کار من نیست کار دله...و سوم اینکه لطفا آپ کنید که خیلی منتظر نوشته های زیباتون هستم....سبزم...سبزه سبز...و شما که...صد در صد...یا علی

رضا شنبه 10 بهمن 1388 ساعت 00:09 http://nightway.iranblog.com

ب روزم ...

مزاحم کوچولو شنبه 10 بهمن 1388 ساعت 02:35 http://mozahemkocholo.blogfa.com

سلام،

مهربون
امیدوارم که حالت خوب باشد
" مزاحم کوچولو "برات آرزوی موفقیت می کنه
منت بذار و آپ جدیدم که " تقدیر نامه "اسمشه رو ببین
حضورت باعث افتخارمه

منتظرم عزیز

بای

کامران شنبه 10 بهمن 1388 ساعت 10:33 http://cinemafestival.blogsky.com

سلام.
از اینکه بهم سر میزمی ممنونم.

الهام سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 19:15 http://www.earnest.blogfa.com

سلام فاطمه جونم دلم واست تنگ شده بود.نتونستم تو مطلب جدیدت نظر بدم امیدوارم اینو ببینی.آپ قشنگی بود.انگار حرفای دل خودم تو وبلاگ تو بود. امیدوارم همه شاد باشن.آپم به منم سر بزن.موفق باشی.التماس دعا واسه شادی همه ی دلا و یه بیمار قلبی که تو کماست.شاد باشی

سلام
من نتونستم چیزی بخونم ُ رنگ نوشته هات رو اگه میشه تیره تر کن.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.